محل تبلیغات شما

وبلاگی برای زندگی بهتر و آسوده‌تر



آیا شده دردی در جسم خودتان داشته باشید و نسبت به آن بی‌تفاوت باشید و به دکتر مراجعه نکنید؟ نه! مگر می‌شود دوست داشته باشیم درد بکشیم؟!

 پس چرا خیلی اوقات نسبت به دردهای روحی خود بی‌تفاوتیم؟ چی می‌شه که ما فکر می‌کنیم دردهای روحی مثل دردهای جسمی احتیاج به درمان ندارند؟

از قدیم گفتن عقل سالم در بدن سالم، اما امروزه ما می‌دانیم که این رابطه دیگر یک‌طرفه نیست و یک بدن سالم حتماً به یک عقل سالم احتیاج دارد.

خیلی وقت‌ها مشکلاتی در زندگی ما به وجود می‌آید که اگر برای حل آن‌ها اقدام نکنیم، در روح و روان ما تأثیر جدی می‌گذارند و ما مجبوریم همیشه آن‌ها رو مثل یک زخم به دوش بکشیم. آن‌وقت هر روز خسته‌تر و فرسوده‌تر می‌شویم، دیگر حال دلمان خوب نیست و انگیزه نداریم.

تازه محققان به این نتیجه رسیدند که منشأ اکثر مشکلات جسمی، مربوط به مشکلات روح و روان هست. ممکنه پیش‌آمده باشد که وقتی به‌خاطر مشکلات گوارشی به دکتر مراجعه کرده باشید، دکتر به شما گفته باشد که درد‌های شما عصبی است. یا وقتی استرس دارید دچار پرخوری یا کم‌خوری می‌شوید که اثرات بدی به همراه دارد! پس تأثیر مشکلات روان و ذهن روی جسممان کاملاً ملموس است.

مراجعه به روان‌شناس، نیاز همه مردم

 امروزه مراجعه به روان‌شناس و مشاوره، مخصوص افرادی که مشکل جدی روحی دارند، نیست. شما می‌توانید راجع به هر مرحله‌ای از زندگی‌تان که دغدغه دارید، از مسائل و مشکلات روزانه گرفته تا روابط عاطفی و دغدغه‌های فردی، با روان‌شناستان صحبت کنید و کمک بگیرید.

گاهی وقت‌ها ما لازمه از روان‌شناس کمک بگیریم تا بتونیم خودمان را بهتر بشناسیم. اگر ما توی زندگی، نتوانیم به یک شناخت نسبی از خودمان برسیم، آن‌وقت در انتخاب تصمیم‌ها و مسیرهای مهم زندگی دچار تردید می‌شویم و نمی‌توانیم انتخاب درستی داشته باشیم. حتی ممکن است سردرگم شویم و در آخر هم افسرده بشویم. ما با مراجعه به روان‌شناس و استفاده از تست‌های مختلف شخصیتی، می‌توانیم به شناخت بهتری از خودمان دست پیدا کنیم.

همچنین اگر اختلالات خاص، فوبیا، عادات مخرب و هر مشکل دیگری دارید که زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده است، باید هر چه زودتر به روان‌شناس مراجعه کنید.

هر روان‌شناس، متخصص یک مشکل

همان‌طور که برای هر مشکل جسمی به دکتر متخصص همان مشکل مراجعه می‌کنیم، بدانیم که هر روان‌شناس نیز در یک زمینه خاص متخصص است. مثلاً اگر در بحث روابط عاطفی احتیاج به مشاوره داریم، نباید به سراغ روان‌شناس تربیتی و یا شخصیتی برویم.

اثربخشی مشاوره با استمرار در جلسات مشاوره

یادمان باشد که جلسات مشاوره برای اثربخشی، استمرار لازم دارد. نباید عجول باشیم و پس از یکی دو جلسه خسته بشویم و هیچ اثری از بهبود نبینیم و رها کنیم. شاید هم ممکنه احساس خوبی که بعد از جلسات اول داریم، باعث بشود فکر کنیم مشکل حل شده و ادامه ندیم. با این کار شما وقت و هزینه خودتان را هدر دادید. البته همیشه جلسات مشاوره طولانی‌مدت نیست و ممکن است با یکی دو جلسه، به اتمام برسد. اما خب فراموش نکنید که حتماً باید تا آخر ادامه بدید.

انتخاب روان‌شناس مناسب

 حتماً قبل از شروع جلسات مشاوره، تحقیقات لازم را برای انتخاب روان‌شناس انجام بدید و با روان‌شناسان مجربی در ارتباط باشید.

 در آخر باید بدانید که در جلسات مشاوره مهم‌ترین مسئله ارتباط راحت شما با مشاور است. حتما همه مسائل خود را بدون ترس بیان کنید و بدونید که قراره بهتون کمک بشه.

 

9 اردیبهشت، روز مشاوره و روان‌شناس به دانشجویان و متخصصان این رشته مبارک.

 

همیشه حواسمان به جسم و مخصوصاً روحمان باشد توی زندگی!

 

 


وبلاگی برای زندگی بهتر و آسوده‌تر

شاید با شنیدن کلمه‌ی آرزو، یاد روزهای تولدمان می‌افتیم که باید قبل از فوت کردن شمع‌ها آرزو کنیم. تاحالا از خودتون پرسیدید که چرا باید آرزو کنیم؟ اصلا آخرین باری که آرزو کردید، کی بوده است؟

ما با داشتن آرزوست که به فعالیت‌های زندگی خودمان جهت می‌دهیم و شوق رسیدن به آرزو، هر چند که بزرگ باشد، باعث ایجاد انگیزه در ما می‌شود و تلاش و استمرار ما را در زندگی رقم می‌زند. با داشتن آرزو، امید به زندگی و انگیزه رسیدن به آرزوهایمان را داریم.

قطعا رسیدن به آرزوها برای هر کسی خوشحال کننده است. خوشحال کننده‌تر این است که سهمی در برآورده شدن آرزوهای دیگران و خوشحالی آنها داشته باشی، مخصوصا کودکان. چون کودکان سریع احساسات خود را بروز می‌دهند و خوشحال می‌شوند.

در دنیا، سازمان‌هایی وجود دارند که هدف اصلی آنها آموزش به کودکان بیمار برای داشتن آرزو و تقویت امید به زندگی به آنهاست. همچنین از اصلی‌ترین فعالیت آنها کمک به برآورده شدن آرزوهای کودکان بیمار و خوشحال کردن آنهاست. این سازمان‌ها در 45 کشور مختلف فعالیت دارند. این خیریه‌ها از کودکان می‌خواهند که آرزوهای خود را برای این موسسه بفرستند، چون شاید توانستند که آرزوی آنها را زودتر برآورده کنند و آنها را خوشحال کنند.

از معروف‌ترین و فعال‌ترین سازمان‌ها می‌توان به موسسه Make A Wish Foundation اشاره کرد. این موسسه در فرهنگ‌سازی و خوشحال‌سازی تمامی کودکان 2 ساله تا نوجوانان 17 ساله مبتلا به بیماری‌های مهلک فعالیت دارد. این موسسه تاکنون 300.000 آرزو را برآورده کرده است.

تاریخچه پیدایش روز جهانی آرزوها

"کریستوفر گراسیوس" پسری هفت ساله بود که مبتلا به سرطان خون بود و آرزو داشت پلیس بشود و بتواند افراد مجرم را درگیر کند. افسری به نام ران کاکس تصمیم گرفت او را در 29 آوریل 1980 به آروزیش برساند. این اتفاق در 29 آوریل سال 1980 بهانه‌ای شد که افراد به این فکر افتادند که با برآورده کردن آرزوهای کودکان بیمار، باعث خوشحالی آنها شوند. و در نهایت این اتفاق باعث ایجاد بزرگترین سازمان خیریه کودکان در جهان شد. از دیگر خیریه‌های فعال در این زمینه می‌توان به Sunshine Foundation   و Kids Wish Network  اشاره کرد.

با نامگذاری روز 29 آوریل بنام روز جهانی آرزوها، کشورهای بسیاری این روز را جشن می‌گیرند و افراد زیادی با شرکت در این جشن‌ و کمک‌های خیرخواهانه‌ی خود، آرزوهای کودکان را برآورده می‌کنند.

کریس، بانی پیدایش روز آرزوها

"کریستوفر گراسیوس" مبتلا به سرطان خون  بود. او 7 سال داشت و همیشه در بازی‌ها نقش پلیس را داشت و آرزویش این بود که در آینده پلیس بشود. وقتی او بخاطر بیماری خود در بیمارستان بستری شد و پزشکان دیگر امیدی به بهبودی او نداشتند، اطرافیان تصمیم گرفتند که او را به آرزویش برسانند. به همین خاطر افسری بنام ران کاکس با تیم پلیس هماهنگی‌های لازم را انجام داد که او بتواند سوار ماشین پلیس شود.

آن روز به کریس، یونیفرمی رسمی و متناسب با اندازه‌اش، به همراه کلاهی مخصوص اهدا کردند که کاملا شبیه پلیس‌ها بشود و کریس توانست یک روز کامل سوار ماشین پلیس شود و با هلیکوپترها گشت‌زنی کند.

فردای آن روز، کریس در حالی که بسیار خوشحال بود بخاطر اینکه به آرزوی خود رسیده است، از دنیا رفت.

این اتفاق انگیزه‌ای برای تشکیل موسسات خیریه برای برآورده کردن آرزوهای کودکان بود. این موسسات از لحاط مالی سودی ندارند اما سود اصلی آنها خوشحال سازی و امید به زندگی همه‌ی کودکان جهان است.

 

 

 

 


وبلاگی برای زندگی بهتر و آسوده‌تر

همهٔ ما در زندگی اهداف مختلفی داریم که یکی از مهم‌ترین ابزار رسیدن به آنها، برنامه ریزی و تعیین اهداف بلندمدت است. انگیزه و میل درونی ما برای رسیدن به اهدافمان، اگر درست انتخاب شده باشند، بالاست. اما گاهی در زندگی آن‌قدر درگیر فراهم‌کردن شرایط رسیدن به مقصد و هدف نهایی می‌شویم که در نهایت فراموش می‌کنیم که کسب افتخارات کوچک در میانه راه را جشن بگیریم. چون در ذهن ما فقط و فقط رسیدن به هدف مهم است اما مهم‌تر از رسیدن به هدف، لذت بردن از مسیر است. ما نباید تمام شادی و خوشحالی خود را محدود به زمان رسیدن به هدف کنیم و از نقش قدردانی از افتخارات کوچک غافل شویم. اصلاً چرا باید افتخارات کوچک را جشن گرفت؟ در ادامه وم انجام این کار را توضیح خواهم داد.

وجود دستاوردهای کوچک، انگیزه‌ای برای ادامه مسیر

واقعیت این است که ما هرچقدر هم که با قدرت و انرژی زیادی در مسیر آرزوها و اهداف خود در حرکت باشیم، ممکن است برخورد با چالش‌ها در میانهٔ مسیر، از انرژی ما بکاهد و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست بدهیم. ما با قدردانی از افتخارات کوچک و جشن گرفتن آنها، نتیجه تلاش‌های خود را در مسیری که تا کنون طی کرده‌ایم، می‌بینیم و انگیزه می‌گیریم که با قدرت و تلاش بیشتری به سمت اهداف خود در حرکت باشیم.

لمس خوشبختی در زندگی

گاهی وقت‌ها در زندگی، انرژی ما در برخورد با اتفاقات مختلف پایین می‌آید، دپرس می‌شویم و برای اینکه حال بد ما تکمیل شود، احساس بی‌ارزشی نیز به سراغ ما می‌آید. چون فکر می‌کنیم هیچ دستاورد مفیدی در زندگی نداشته‌ایم. اینجاست که یادآوری دستاوردهای ریزودرشت ما به خودمان و قدردانی از افتخارات کوچک می‌تواند تحولی در حال ما ایجاد کند و باعث شود که احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم.

افزایش اعتماد به نفس با قدردانی از افتخارات کوچک

 وقتی عادت کنیم که در زندگی افتخارات خود را ببینیم و از هر فرصتی برای جشن گرفتن آنها استفاده کنیم، پس از مدتی به طور ناخودآگاه بر روی نقاط قوت خود متمرکز می‌شویم. آنگاه بجای راهی که پیش رو داریم، به مسیری که تا به اینجا طی کرده‌ایم و آنچه تاکنون به دست آورده‌ایم نگاه می‌کنیم و به‌تدریج ذهنیت " من می‌توانم" در ما تقویت می‌شود و اعتماد به نفس ما افزایش می‌یابد.

جشن گرفتن، فرصتی برای ارزیابی مسیر

جشن گرفتن افتخارات کوچک باعث می‌شود که ذهن خود را از شلوغی‌های کار و تلاش دور کنیم و فرصتی برای ارزیابی مسیر پرپیچ‌وخم رسیدن به هدف، بیابیم. با تحلیل راهی که پیموده‌ایم و افتخاراتی که کسب کرده‌ایم، می‌توانیم بفهمیم که آیا مسیر را به‌درستی طی کرده‌ایم؟ کجای مسیر هستیم و کدام راه‌های جدیدی را می‌توان امتحان کرد.

حالا که متوجه اهمیت قدردانی از افتخارات کوچک زندگی‌مان شدیم، باید بدانیم که چگونه می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

قدردانی از خود با خرید هدیه

ما برای رسیدن به هر دستاوردی، تلاش و استمرار به خرج داده‌ایم. پس باید اولین نفر از خودمان صمیمانه تشکر کنیم و برای قدردانی، هدیه برای خودمان بخریم. این هدیه می‌تواند خرید یک کتاب یا گل باشد و یا دعوت خود به‌صرف شامی در رستوران مورد علاقه‌تان. با این کار انگیزه می‌گیرید که با تلاش بیشتری برای رسیدن به هدف بعدی تلاش کنید.

فرصتی برای تجدید قوا با استراحت روح و جسم

قطعاً استراحت بعد از کار و تلاش، لذت‌بخش خواهد بود. پس، باید بعد از تلاش برای کسب دستاوردی، کمی استراحت کنید و به روح و جسم خود اجازه دهید تا برای مدتی در آرامش باشند.

قدردانی از دیگران

قطعاً لطف خدا و کمک‌های دیگران در کسب دستاوردهای ما مؤثر بوده است. پس باید از آنها قدردانی کنیم و به آنها یادآوری کنیم که چقدر کمک‌های آنها، مسیر را برای ما هموارتر کرده است.

 

فراموش نکنیم که از مسیر رسیدن به اهدافمان لذت ببریم و شادی خود را در رسیدن به هدف و دستاورد اصلی گره نزنیم و از هر فرصتی برای قدردانی از افتخارات کوچک خود استفاده کنیم.

4 می، روز جهانی افتخارات کوچک مبارک.

 

 

 

 

 

 

 

 


وبلاگی برای زندگی بهتر و آسوده‌تر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها